اخلاق، واژه ای آشنا که
همگی کم و بیش با آن سر و کار داشته ایم!!!
برای هر سخن و تحلیلی
ابتدا نیاز به طرح سوال است. سپس سعی می کنیم برای آن ها دنبال پاسخ بگردیم که
کمترین دستاورد آن اندیشیدن است.
- آیا برای کسب
موفقیت نیاز به رعایت حدود اخلاقی است؟
-اصلا" اخلاق
حد و مرز دارد؟
-معیار اخلاق
چیست؟ کتب مختلف در این زمینه؟ عرف جامعه؟ تعلیمات دینی؟ ویا.....
برای جواب دادن به سوال
اول، ابتدا نیاز است تعریف مختصری از موفقیت داشته باشیم. تعریف من از موفقیت،
دستاوردی است که برای نیل به آن تلاش کردیم و از رسیدن به آن احساس رضایت داریم.
بنا براین ممکن است یک چیز برای من موفقیت تلقی شود و برای دیگران نه، چون از
رسیدن به آن احساس رضایت ندارند.به عنوان مثال نمره ی 15 برای یک شخص موفقیت محسوب
می شود ولی برای فردی دیگر نمره ی 19 یک ناکامی بزرگ!! با توجه به این توضیحات،
درمی یابیم برای رسیدن به اهداف شخصی و یا گروهی نیاز به رعایت اخلاق نیست اما
احساس کسب موفقیت به چه قیمتی؟ بهتر است این گونه بگویم اخلاق رمز ماندگاریست.نمونه های متعددی می توان از افراد
پایبند به اصول اخلاقی و ماندگار نام برد، مانند پهلوان تختی که امروز قهرمانی هایش
مورد ستایش نیست بلکه پهلوانی و اخلاق اوست که او را جاودان ساخته است. از
هواداران بارسلونی بپرسید که اسطوره ی خود را لوئیز فیگو می دانند و یا یوهان
کرایوف؟ همه از توانمندی فنی فیگو آگاهند ولی او حتی برای هواداران مادریدی اسطوره
نیست. ولی فرانچسکو توتی و الیور کان و بوفون و ..... تا ابد در تاریخچه ی
باشگاهشان برای هواداران مقدس خواهند بود. حضرت علی می توانست با سیاه بازی و دروغ
و مظلوم نمایی به خلافت تکیه بزند ولی حاضر نشد با زیر پا گذاشتن اخلاقیات به
موقعیتی که شاید موفقیت تلقی شود، برسد و تا سال ها از آن دور ماند. به همین خاطر
است که امروز علی علی است.
حالا جواب سوال دوم
می توانیم اخلاق را مانند یک نقشه ی جغرافیایی با شهرها وایالت های گوناگون در نظر بگیریم که با یک مرز مشخصی از کشورهای دیگر جدا گردیده است ولی بین شهرهای آن مرزهای کمرنگی وجود دارد زیرا شهرهای مختلف و هم مرز آن با یکدیگر تعاملاتی ناگسستنی دارند. مثلا" اگر همدلی را یکی از شهرهای کشور بزرگ اخلاق در نظر بگیریم، خواهیم دید که با رازداری ارتباطی تنگاتنگ دارد وبا یکدیگر می توانند یک ایالت اخلاقی را بسازند.
واما تلاش برای پاسخ به سوال سوم
به راستی نقشه ی کشور اخلاق را در کدام گیتا شناسی می توان پیدا کرد؟؟
قبل از پاسخ به این سوال باید حساب ارزش و ضد ارزش های سلیقه ای و فکری را از ارزش های مبین اخلاقی جدا کرد. شاید از نظر من نوعی شغل بازیگری و یا ریاست جمهوری یک شغلی ارزشی و جذاب انگاشته شود ولی از نظر فرد دیگری، این حرفه ساختاری ضد ارزشی داشته باشد، که این را باید به حساب اختلاف در نوع تفکر و عقاید ما گذاشت و نباید قضاوت کردکه کدام درست می گوئیم. اخلاق هنگامی مطرح می شود که عملکرد ما در حرفه مان مورد ارزیابی قرار گیرد، که آیا آقا و یا خانم ایکس با شغل فلان، صداقت در رفتار، قابل اعتماد بودن و..... دارد؟؟
به عنوان مثال ما به عنوان فیزیوتراپیست تنها با حرفه مان که فلسفه اش کمک به همنوع و ارتقای سطح سلامت جامعه است، مورد ارزیابی قرار نمی گیریم بلکه عملکردمان در طول دوره ی فعالیت ماست که براساس آن ارزش گذاری می شویم، فاکتورهایی نظیر صبر وتحمل،خوشرفتاری با بیمار،توجه کافی به سلامت بیمار و صرف زمان کافی برای او و....... چه بسا افرادی که از سطح علمی بالایی برخوردارند اما به دلیل داشتن ضد ارزش های اخلاقی در حرفه ی خود مورد استقبال قرار نمی گیرند.
آن چیز که واضح است، این است که به دنبال نقشه ی کامل اخلاق در افراد نگردیم که سردرگم می شویم زیرا هیچ انسانی کامل نیست و هر انسانی ساکن یک یا چند شهر اخلاق است. شاید عده ای بخواهند با پنهان شدن پشت پرده ی حجاب دین ویا دم زدن از ارزش ها خود ویا امثال خود را نقشه ی مصور جلوه دهند درحالی که فاقد بسیاری از ارزش های اخلاقی هستند. پس سعی نمائیم به شهرهای مختلف این کشور بزرگ سفر کنیم تا ماندگار شویم.